جدول جو
جدول جو

معنی سادات مله - جستجوی لغت در جدول جو

سادات مله
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تِ طِ)
چهار تن بودند: قیس بن سعد بن عباده، عبدالله بن زبیر، احنف بن قیس، شریح قاضی. و طلس بحرف عرب کسی را گویند که در روی وی اصلاً موی نباشد. رجوع به حبیب السیر چ قدیم تهران جزء دوم از ج 2 ص 240 و چ خیام ج 2 ص 124 شود
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لِ)
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار، واقع در 5 هزارگزی خاور رامسر و در یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ رامسر به شهسوار. زمین آن دشت و هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریائی است. آب آن از نهر چیر سر و چاه، و محصول آن: چای، برنج، مرکبات، و مختصری ابریشم است، 15000 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. راه فرعی به راه شوسه ونیز دبستان و در حدود 30 دکان و دو ماشین کوچک برنج کوبی و 10 ماشین دستی مالش چای دارد. یک چشمۀ آب گوگرد بقرب آن واقع است. اراضی آن شوره زار است و فقط یک چاه بزرگ وسط آبادی آب شیرین دارد که آب آن به مصرف آشامیدن میرسد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
روستایی از دهستان لاویج نور
فرهنگ گویش مازندرانی